اجازه بدهید با یک سؤال کلی آغاز کنیم؛ ایران از چند تنوع جنگلی برخوردار است؟
در ایران ۶ نوع جنگل وجود دارد، این جنگلها شامل "جنگلهای هیرکانی"، "جنگلهای بلوط غرب ایران"، "جنگلهای قرهداغ یا ارسباران"، "جنگلهای دریایی حرا و چندل (مانگرو)، "جنگلهای خشک داخلی" و "جنگلهای دستکاشت" که همه آنها در معرض خطر قرار دارند.
از آنجایی که نام قدیم گرگان "هیرکان" بوده، نام این جنگل به هیرکانی معروف شده است، این جنگل از گرگان تا گیلان، آستارا، آذربایجان ادامه دارد و به جنگلهای بارانی هم معروف هستند.
جنگلهای دریایی حرا و چندل (مانگرو) که با جزر و مد دریا رشد و نمو یافتهاند اما اکنون بهدلیل بیتوجهی در حال نابودی هستند.
جنگل قرهداغ یا ارسباران بهدلیل رطوبت رود ارس ایجاد شده و درختان این جنگل و حیواناتی که در آن زیست میکنند؛ منحصر به فرد هستند، اما متأسفانه این جنگلها نیز در حال نابودی است.
جنگلهای خشک داخلی مربوط به ۶۰ هزار سال پیش که بارندگی این منطقه تا ۶۰۰ میلیمتر و در اروپا یخبندان بود پدید آمدند، اما در حال حاضر این جنگلها در منطقه خشک و نیمهخشک قرار دارند و در حالی رو به نابودی میرود که اگر از بین برود دیگر ایجاد نخواهد شد. درباره تاریخچه جنگلهای دستکاشت باید گفت در سال ۱۳۴۰ برای مقابله با بیابانزایی، اقدام به ایجاد جنگلهای "تاغ" شد اما این جنگلها که زمانی برای مقابله با ماسههای روان ایجاد شده بودند، در حال خشک شدن هستند.
در مجموع وضعیت جنگلهای کشورمان را چگونه ارزیابی میکنید؟
جنگلهایی که از مازندران بهسمت گیلان کشیده شده و در ارتفاع ۷۰۰ متر قرار دارند باید این جنگلها تراشیده شوند زیرا نوع چوب درختان آن الوار نیست و فقط برای جعبه میوه، هیزم و تولید ذغال مناسب است.
در سال ۱۳۷۱ که با دانشجویان خودم سفری به ۹ کشور خارجی داشتهایم مشاهده کردیم که کشور ترکیه بهدلیل مناسب نبودن چوب درختان جنگل، نسبت به تراشیدن جنگل اقدام کردند و درختان فندق را جایگزین درختان کردهاند، ضمن اینکه پوشش گیاهی جنگلی دارد و محیطزیست هم نمیتواند مخالفت کند و همچنین اشتغال روستایی را نیز توسعه داده است، ضمن آنکه از فرسایش خاک جلوگیری کردند برای جلوگیری از بروز سیل در دامنه کوه چالههایی را کندند، ما هم باید از اینگونه روشها استفاده کنیم.
چرا تاکنون برای حفظ جنگلها اقدامات مؤثری اجرایی نشده است؟
کردوانی: تمام فواید و پیشنهادهای حفظ جنگلها را بارها با خلیلیان وزیر سابق جهادکشاورزی مطرح کردیم و مقرر شد که این اقدامات را اجرایی کنند اما اجرا نشد، مملکتی داریم که همه امکانات دارد اما هیچ اقدامی انجام نمیدهیم و فقط به جنگلها نگاه میکنیم و دلمان خوش است که جنگلهای سرسبز وجود دارد. از ۷۰۰ تا ۲۰۰۰ متر بهترین جنگلها و چوبهای صنعتی را داریم که باید به آنها رسیدگی شود اما متأسفانه هماکنون آنها را از بین برده و قطع میکنند. عدم بهرهبرداری از جنگل اشتباه است، چون جنگلها مانند حیوانات موجوداتی "تکثیرشونده" هستند. از درختان نیز اگر بهرهبرداری و مراقبت نشود از بین میروند.
حفظ جنگل در "برداشت"، "داشت" و "کاشت" است و اگر از جنگل برداشت داریم، باید "کاشت" هم داشته باشیم؛ اکنون چندین سال است که مسئولان گفتهاند نباید از جنگلها برداشت داشته باشیم، بنده با این موضوع کاملاً مخالفم! چرا با این اقدام مخالفت کردند؟ بهعلت برداشتهای بیرویه و تخریبهای بسیاری است که بر سر جنگلها آوردهاند.
ضمن آنکه باید از جنگل در برابر ورود آفت مراقبت شود، اما امروزه با جنگلهایی مواجه هستیم که سالهای قبل کندههای آن قطع شده و شاخههای این درختان رشد کردند و چوب نیستند.
فکر میکنید صنعت چوببری و بهرهبرداری از منابع داخلی در درازمدت میتواند شکلی پایدار داشته باشد؟
در گذشتهها در حالی که زندگی مردم بیشتر از چوب و تهیه ذغال تأمین میشد اما استفاده از چوب بهشکل فعلی رواج نداشت. در زمان رژیم پهلوی اول که قطع چوب جنگلها ممنوع شد شهروندان شمال کشورمان برنجکاری را بیشتر پیشه کردند اما اکنون که وضعیت چوب کشورمان نامناسب نیست از خارج وارد میشود که بهدلیل بیدقتی امراض و آفات آنها هم به کشور ورود میکنند، از این رو باید ضدعفونی شوند، اما این اقدام صورت نمیگیرد.
اوایل انقلاب یکی از دانشجویانم که مازندرانی بود، میگفت؛ در مناطق جنگلی عبور و مرور ماشینها ممنوع است و چنانچه ماشینی در روز به جنگل برود بازرسان باک ماشینها را بازرسی میکنند که متخلفان چوب حمل نکرده باشند اما رفتوآمد آنها در شب آزاد است که افراد سودجو در این شرایط جنگلها را قطع کردند و شاخههای درختان را در خاک فرو کردهاند و با عکسبرداری بیان کردند که "این مناطق که جنگلی نبوده ما جنگل ایجاد کردیم"، همین اقدامات سبب شده که جنگلهای کشورمان از بین بروند.
از سوی دیگر توسعه کارخانههای چوب و خرید چوبهای کشاورزان سبب شده کشاورزان سطح وسیعی را به کاشت درخت اختصاص دادند که هم آبیاری نیاز ندارد، چون بارندگی کافی دارد، ضمن آنکه دولت مایل به خرید چوب تولیدی است و به این ترتیب زراعت جنگل در این منطقه رونق یافت، بهگونهای که در گیلان زمین جنگلها برای کاشت "صنوبر" واگذار شد، چون صنوبر در طول یک سال ۴ متر رشد میکند.
بهرهبرداریهای بیرویه از جنگلها چه عواقبی در سالهای آینده خواهد داشت؟ آیا سیلهای اخیر متأثر از تخریب جنگلها بوده است؟
عواقب زیادی داشته که اکنون جنگلهای کشورمان از بین رفتهاند. وقتی میگویم چه عواقبی باید بهسراغ اهمیت جنگل برویم، امسال این بارندگیها فوایدی برای جنگلهای کشورمان داشته است، چرا؟ بهدلیل اینکه میگویند جنگلها مادر رودخانهها هستند، هر کجا که جنگل وجود دارد چشمهسار ایجاد میشود بارانهای شدید با نبود پوششهای